اين بيماري در سال 1843 در دنيا شناسايي شد و در ايران در سال 1343 توسط ارشاد جمعآوري گرديد.
علائم بيماري:
لكه هاي زرد و روشنن سطح فوقاني برگ به تدريج توسعه مي يابد و قهوه اي و نكروز مي شوند.
در سطح زيرين برگ كركهاي سفيد يا خاكستري رنگي كه اسپورانزيفورها و اسپورانزها باشند ديده ميشود.
رشد بوته ها ممكن است كند شده و يا بطور كامل قطع گردد.
آلودگي اواخر فصل رشد چون به برگهاي خارجي حمله ميكند باعث وضع نامطلوب جهت فروش و عدم بازار پسندي مي شوند.
عامل بيماري:
قارچ Bremia lactuca عامل بيماري سفيدك داخلي كاهو است.
اسپورانژيفورها با تقسميات دو شاخهاي كه در انتهاي هر شاخه يك ديسك نعلبكي شكل قرار دارد كه در اطراف آن چند زائده تشكيل ميشوند كه روي آنها اسپورانژ بيضوي شكل شفاف تشكيل مي شود.
از تندش اسپورانژ تعدادي زئوسپور دوتاژكي تشكيل ميگردد كه در شبنم روي برگ شنا ميكند و نزديك به روزنه هاي سطح فوقاني برگ تاژك خود را از دست مي دهد و تبديل به كيست ميشود .
در موارد نادر ممكن است اسپور مستقيماً بدون توليد زئوسپور جوانه بزند و ماننديك اسپور واحد لوله زايا توليد كند.
زيستشناسي:
قارچ زمستان و شرايط نامساعد را بصورت ا’ا’سپور در بذر كاهو، خاك و بقاياي گياه آلوده سپري ميكنند
مناسبترين درجه حرارت براي توليد اسپورانژ 15-12 درجه سانتيگراد ميباشد.
رخنه قارچ به گياه مستقيماً از طريق اپيدرم (نفوذ مكانيكي) و يا از طريق روزنههاي برگ صورت مي گيرد.
مناطق معتدل مرطوب يا شبهاي مهآلود و يا باراني بيماري را افزايش ميدهد.
كنترل:
1- شناسايي و كشت ارقام مقاوم
2- استفاده از سموم زينب، مانب يا مانكوزب (ديتان ام 45) به نسبت دو در هزار در اولين مشاهده علائم بيماري .
منبع:
گیاهپزشکی۱۱۰
|